سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیب سبز

اوقات شرعی
هرکس بسیار به درس و مباحثه علم بپردازد، آنچه را فرا گرفته از یاد نبرد وآنچه را ندانسته فرا گیرد . [امام علی علیه السلام]

:: ParsiBlog ::KhazoKhil ::

 
 
منوی اصلی

 RSS 
خانه
شناسنامه
پست الکترونیک
ورود به بخش مدیریت


بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 13496

 
 
درباره خودم
 
 
لوگوی وبلاگ
 
 
خبرنامه
 
 
طراح قالب

 طراح : پایون  

 
 
آرشیو

پاییز 1385
تابستان 1385

 
 
وضعیت در یاهو

یــــاهـو  

 
 
عشق بازی با پری ....

عد از سالها دو پیرمرد صیاد در تنگ ترین جای خلیج بالاخره همدیگر را دیدند .

صیاد اول گفت : بالاخره پری دریایی رو دیدی؟

_ نه ندیدم ، آیا تو دیده ای ؟

_ اگر بگویم نمی توانم جوابت را بدهم ، فکر می کنی که دیده ام ولی ناتوانی من نه از این جهت است که گفتن ندیدن را طاقت ندارم .

صیاد دومی گفت برکه اش را بلدی ؟ ... گفتم بلدی ؟ ... خب فقط بگو می دانی یا نه؟

_ می دانم ، ولی سوالهایت خیلی سخت است .

_ راستش را بگو تو دیده ای ؟ 

_ فیزیکش را نه ولی با تمام وجود حسش کرده ام .

_ به تورت هم درآمد ؟

_ آره ، چند باری هم توی تورم افتاد .

_ رهایش کردی ؟

_ نه خودش فرار کرد .

_ خودش به تله ات آمد یا خودت گرفتیش ؟

_ خودش آمد .

_ پس چرا فرار کرد؟

همین شل کن ، سفت کناشه که منو کشته ، پارسال یه نهنگ رو ول کردم به امید گرفتنش ، برای همین تا آخر سال گشتم دنبالش.

صیاد اولی درد سر گرفت ، صیاد دومی گفت چرا؟

صیاد اولی گفت : به نظر تو حس من نسبت به پریا چطوریاس؟

_ به نظر من تو عاشق نیستی ! بلکه فقط باهاش بازی می کنی! علاقت با علاقه من خیلی فرق داره .

صیاد اولی از عصبانیت نزدیک بود که بزنه زیر فک صیاد دومی . ولی ترجیح داد سردردشو بیشتر کنه و گفت حاضری یه معامله بکنیم ؟

_ آره حاضرم .

_ پس گوش کن . من اگر جای پری دریایی رو بهت نشون بدم ، حاضری دورشو خط بکشی ، فقط بری سیر نیگاش کنی و بعد ولش کنی .

_ آره ، حاضرم .

صیاد اولی تو دلش گفت : ای دروغ گوی پست فطرت !

صیاد موتور قایق رو روشن کرد و رو به صیاد دومی گفت : خب دیگه برو پایین . ولی راستی تو دوست داری پری رو همیشه داشته باشی؟

_ آره ، دوست دارم .

_ دوست داری یه پری دیگه ببردش ؟

_ نه دوس ندارم .

_ میدونی پریا تو دست ما پیر میشن و می میرن ؟ مگر اینکه با جفت خودشون بپرن ؟

_ آره ، میدونم .

_ با این حال دوست داری مال خودت باشه ؟

_ آره دوست دارم مال خودم باشه .

_ تا بمیره؟

_ آره تا بمیره!

صیاد اولی گازی به موتور قایق داد و نگاهی به کف دریا کرد و گفت : تو که از همه گرگا، گرگ تری !

وقتی به خم خلیج رسیدند نگاهی به آسمان کرد و گفت : پری دریایی دروغه !! 



وحید(سه شنبه 85 مهر 25 ساعت 5:45 صبح )

دیدگاه‌های دیگران ()

 

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرام جان
[عناوین آرشیوشده]
 
Copyright © 2006-KhazoKhil.Com All Right Reserved